((بررسی دانشگاه هاروارد و موسسه ی مکنزی))
موسسات و سازمان ها باید روی چند مورد کار کنند:
1) منابع انسانی
2) مسائل مالی
3) زنجیره ی تامین
4) بازاریابی
5) تشکیل تیم واکنش سریع در سازمان (مدیریت بحران)
6) دپارتمان تحلیل اطلاعات
1)منابع انسانی
تفکر سنتی همیشه میگوید به محض رکود، تعدیل نیرو کنید. ولی تاکید ما به هیچ عنوان تعدیل نیرو نیست. بلکه می خواهیم به سمت “بهره وری نیروی انسانی” سازمان حرکت کنیم. یعنی بتوانیم افراد مولتی فانکشنال (multi functional) تربیت کنیم و بکار گیریم.
مورد بعدی که در بحث منابع انسانی باید رعایت کنیم “توسعه ی شرح وظایف” می باشد. یعنی اگر فردی تا الان 5 تا مسئولیت داشته ، تعدادش بیشتر بشود و بتوانیم بهره وری رو بیشتر کنیم.
مفاهیم “دور کاری” و “باز طراحی مشاغل” باید بیشتر بهش توجه بشود. همچنین در این راستا بحث “ارزش یابی” را داریم یعنی شاخص هایی را طراحی کنیم که بتوانیم بر اساس آن موفقیت یا عملکرد هر فرد را در جهت اهداف سازمان در این دوره ی بحرانی بررسی کنیم.
2) مباحث مالی
• وصول مطالبات : با توجه به رکود در دوران پاندمی خیلی از زنجیره های توزیع نتوانستند محصول را به بازار ارائه دهند بنابراین بازپرداخت مطالبات با تاخیر اتفاق می افتد. در این راستا باید کمی مهلت داد .
• مدیریت نقدینگی: یعنی امسال باید با ریاضت اقتصادی، منابع رو خرج کرد. به عبارتی سخت تر و با دقت بیشتری به نحوه ی هزینه کردن منابع مالی بپردازیم.
• به سازی فرایندها: در اینجا باید به طور کلی در مورد مباحثی مانند “بهره وری” در درون سازمان ، “اصلاح فرآیندها” ، “رفع نواقص” و هر آنچه که می تواند به کاهش هزینه تمام شده ی محصول منتج شود، بپردازیم.
• سرمایه در گردش: تا جایی که امکان دارد باید سرمایه در گردش کوتاه تر باشد. مثلا مدتی که باید محصولی در انبار بماند کمتر شود بنابراین هزینه ی انبار که کاهش یابد ، هزینه ی تمام شده ی محصول کم می شود پس حاشیه سود بالا تر می رود. (موسسه ی مکنزی به طور خاص به این موضوع پرداخته)
3) زنجیره ی تامین:
همیشه یک خیال راحتی داشتیم که میگفتیم :((میریم از چین میاریم)). اما GDB کشور چین هم حتی بر اساس گزارشات خود کشور کاهش پیدا کرده است. پس نمی توانیم روی چین به عنوان یک تامین کننده خیلی مطمئن باشیم. باید سراغ منابع دوم و سومی رفت. اما نکته قابل توجه این است که وضعیت انبارهایشان و تعهداتشان به چه صورت است .
حائز ذکر است که از طرفی میتوانیم به چشم یک فرصت به موضوع نگاه کنیم که تکنولوژی خیلی از موارد رو میتوانیم وارد کنیم و خودمان تولید کنیم. این یعنی چی؟! یعنی همان “اقیانوس آبی”.
4) بازاریابی:
اولین مفهومی (فاز یک) که خیلی بهش توجه می شود تحلیل بازار است. در تحلیل بازار باید ببینیم بازار کلان به چه صورت است (PESTEL).
در فاز دوم تحلیل بازار باید قدرت چانه زنی در مقابل با ذی نفعان یا کسانی که متقاضی محصول هستند بررسی شود که چه تغییری کرده است.
مورد بعدی در بازاریابی امسال تغییر سلیقه ی مشتری است. چون مردم حضورشون در فضاهای اجتماعی بیشتر شده ، تمایلاتشون به حضور در خارج از خانه کمتر شده و مکانیزم خرید و رفتارشون در هنگام خرید تغییر کرده است. خریدهای آنلاینشون بیشتر شده. مثلا مدیر روابط عمومی یکی از پلتفرم های فروش آنلاین محصول اعلام کرده که 60% افزایش سفارش داشته اند.
پس باید حواسمون باشه که کانال توزیع به روش قبل نمی تواند بهشون کمک کند و باید جنبه های آنلاین اضافه بشود و روی بحث دیجیتال مارکتینگ خیلی تمرکز شود.
5) تشکیل تیم واکنش سریع در سازمان:
این تیم باید از بخش های مختلف سازمان ، تخصص های مختلف از سطوح مختلف را به صورت جلسات هفتگی گرداوری کند و برای آن هفته برنامه ریزی کند.
واقعیت این هست که سرعت تحولات دیگر مثل قبل نیست. در سال 2003 وقتی بیماری سارس شیوع پیدا کرد ، اقتصاد دنیا مثل الان اینقدر به هم متصل نبود. ولی الان داستان فرق دارد و با “اثر پروانه ای” مواجه هستیم به طوری که کوچکترین اتفاقی در یک گوشه از دنیا قطعا تاثیرش را در کشور ما می گذارد. بنابراین باید با تشکیل تیم مدیریت بحران سناریوهای مختلف ترتیب بدهیم و اکشن پلن های متعدد داشته باشیم تا بتوانیم در بزنگاه های مختلف به شکل مناسبی عمل کنیم.
6) دپارتمان جمع آوری و تحلیل اطلاعات (با R&D متفاوت است)
این بخش وظیفه اش این است که اطلاعات روز بازار (نه کف بازار) را تحلیل کند . باید دائم در نظر بگیریم شیوع کرونا در چه کشورهایی با چه وضعیت و کیفیتی قرار دارد، در مورد وضعیت اقتصادی تحلیل داشته باشیم ، یک یا دو نفر اخبار اقتصادی و سیاسی ، تصمیم گیری های در سطح کلان و بین الملل را رصد کند و بر اساس آنها اطلاعات جمع آوری و تحلیل کند.سپس خروجی به دست آمده را در اختیار مدیر عامل قرار بگیرد تا بتواند تصمیم گیری های مناسبی را داشته باشد.
لازم به ذکر است که رهبر و مدیر نقش بسزایی را در سازمان انجام می دهد و ویژگی های رهبری یک مدیر(با سرکشی مداوم و حضور پر رنگ تر) در این وضعیت می تواند به داد سازمان برسد.
یادمان باشد در ابن بحران هدف فقط “پایداری و بقاست”.